جامعه زمانه امام صادق(ع)، به لحاظ گروهها و فرقههای عقیدتی متنوع بود و هر گروه تلاش داشت هویت فکری_اجتماعی خود را در جامعه حفظ و در نتیجه مرزهای فکری خود را با دیگر گروهها تعیین کند. در این میان، امام صادق(ع) به عنوان امام شیعه، تلاش کرد تا با هویتبخشی اجتماعی به شیعیان، استمرار و پویایی جامعه شیعه را آن زمان و زمانهای بعد تضمین کند. مهندسی نظامشناختی و رفتاری و ارائه آن به شیعیان توسط آن امام(ع)، سبب افزایش تشابه درونگروهی شیعه و تمایز آنان از دیگر گروهها بود. تمایزی که نه جدا انگاری شیعه از پیکره جامعه اسلامی یا نوعی انزواطلبی اجتماعی تفسیر میشد و نه چونان واگرا و چالشزا خوانده میشد، که وحدت اجتماعی را درنوردد. حضرت با ارائه راه میانه هم شیعه را گروهی ممتاز در جامعه نشان داد و هم مناسبات شیعیان را با دیگران تنظیم کرد، تنظیمی که توان ایجاد رغبتِ گروهای مخالف به تفکر اهلبیت(ع) را نیز به همراه داشت. این تحقیق با رویکرد تاریخی در سیره اهلبیت(ع) و با بهرهوری از شیوه توصیف و تحلیل این مسأله را بررسی کرده و دریافته است، که امام(ع) با مقاومسازی نظام معرفتی- رفتاری شیعیان، هویت اجتماعی پویا، فعال و تأثیرگذاری را برای شیعیان طراحی کرده است. هویتی که در مقابله با هویتهای اجتماعی موجود منفعل نبود و بقای شیعه را در جامعه به همراه داشت.